دانلود رمان اقتباس از ص. مرادی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

سرگرد فراز مهرجو یکی از بهترین‌های پلیس جنایی دایره قتل به تازگی همسر خود را از دست داده و از طرف خانواده‌ها طرد شده است چرا که همه او را مقصر خودکشی آزاده می‌دانند! از طرفی آنیل برای انتقام خانواده‌ای که مسبب مرگشان فراز است به او نزدیک می‌شود و در این میان رازهایی فاش می‌شوند که حقایق هولناکی را همراه خود دارند! این داستان در سه صحنه با نام‌های «واهمه»، «خاموشی‌مطلق» و «مرداب» نوشته شده است.

خلاصه رمان اقتباس

واهمه؛  نوار زرد رنگى که اطراف جسد حصار ایجاد کرده بود را به طرف بالا سوق داد و از زیر آن عبور کرد . نگاه کنکاش گرش با دقت روى جسد چرخید و همان لحظه حضور سروان نادرى را نزدیک خود احساس کرد . _ هویتش مشخص نیست ! هیچ چیز همراهش نبود ! بدون اینکه چشم از جسد بگیرد با تحکم گفت: _ بیزارم از پرونده اى که تو نقطه صفر باشه ! نادرى به نیم رخ جدى او چشم دوخت و گوشه ى لبش را خاراند .

_ بچه هاى تشخیص هویت قبل از تو رسیدن، دکترپناهى هم اینجاس . هیچ پرونده اى روى نقطه صفر ثابت نمی مونه . بالاخره نگاهش در فضا به چرخش در آمد، پناهى را دید که به محض قطع کردن تماسِ خود به جسد نزدیک و مشغول معاینه شد . _ هویت جسد و زودتر شناسایى کنید . پرونده باید از این حالت معلق خارج بشه. نادرى با لحنى خاص گفت : _ فکر م ی کنم نیازى نیست دنبال شناسایى هویت جسد باشیم…