دانلود رمان به گناه آمده ام از مریم عباسقلی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی از دانشگاه کمبریج انگلیسم. بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون متوجه رابطه‌ی مخفیانه‌ی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا من این‌جام، عشق سایا ذره‌ای توی دلم کم نشده‌. میگن ممنوعه، می‌گن بهم حرومه، همه‌ی مردم و دوست آشنا فکر میکنن ما خواهر و برادریم اما…

خلاصه رمان به گناه آمده ام

سایا از خواب پرید و صاف سر جایش نشست و نفس نفس زد موهایش را از روی پیشانی عرق کرده اش کنار زد آباژور کنار تختش را روشن کرد قفسه ی سینه اش تند بالا و پایین میشد و چیزی نمانده بود تا اشکش در بیاید باز هم خواب آن شب را دیده بود. -لعنتی. مشتش را به تشک تختش کوبید و با حرص زمزمه کرد: -لعنتی، لعنتی، لعنتی. کاش همونطور که از زندگی ام رفتی، از خوابم گم شی عوضی! مینو به در زد. -سایا؟

صدایش گرفته بود و لب باز کردم. جانم مامان؟ – اجازه هست؟ – خودش ایستاد و سمت در رفت و بازش کرد. معذرت می خوام خواب بودی؟ – وقتی توی سرکت خیلی خسته میشی  شم باور کن لازم نیست هر روز بری. من خوبم مامان – مینو دست به موهای هایلایت شده اش کشید و سرش را تکان داد. من و پدرت هم همین رو می خوایم خوب بودنت رو. دستش را با ذوق جلوی سایا گرفت راستی امروز برای ترمیم ناخن هام رفتم طرح جدید زدم، قشنگه…