دانلود رمان فصل میوه های نارنجی از آزیتا خیری با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

درمورد خانواده بزرگ نیا که اعضای خانواده همگیشون رازهایی درگذشته دارن که حالا بعداز گذشت چندین سال یکی یکی دارن بر ملا میشن وجرقه همه این اتفاقات حضور دختر خونده این خانواده رعنا که خبرنگار مذاکرات گروه پنج به علاوه یک در ژنو هست که طی اتافاقاتی دوربینش به سرقت میره واونجا با حافظ اشنا میشه یه دورگه عراقی ایرانی که خبرنگار وین هست پسری که تو گذشته رعنا خیلی زیاد تاثیر گذار بوده واین اشنایی و تصادف شروع فصل جدیدی از زندگی رعنا میشه….

خلاصه رمان فصل میوه های نارنجی

در نظر او عبادت همان بود که پیران انجام می داد. شبی و نصفه شبی که ماه کامل نبود او را با یک دست لباس یک لا قبای سفید می فرستاد قبرستان کهنه و می خواست استخوانهای چوب شده گوسفند را پای قبر مرده تازه در گذشته آبادی چال کند. می گفت عذاب نکیر و منکر را کم می کند و او ترسیده و لرزان و گریان با دست هایی که جان نداشتند زمین را بکنند، با همان استخوان های چوب شده به خاک می زد.

بعد وحشت زده از قبری که گوشه اش باز شده بود گریان و لرزان به سوی کوره ای راه باریک جلوی قبرستان می دید و همه این وقت ها «او » هم بود. همپایش می دوید و گلبانو  حتی صدای نفس هایش را می شنید . گاهی هم برمی گشت و مین قدم های تندش نگاهش می کرد. اصلا به خاطر همین لغزش گاه و بی گاه نگاهش به سوی خلوت و پرت بود که اسم «گلی جنی» رویش ماند. غافل از اینکه گلبانو « او » را می دید و بقیه نه فقط گلبانو…