رمان تلنگر عشق از سمیرا خانوم
دانلود رمانرمان اجتماعیرمان ایرانیرمان طنزرمان عاشقانهرمان کلکلیعنوان | رمان تلنگر عشق |
ویرایستار | به بوک |
ملیت | ایرانی |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، طنز، کلکلی |
زبان | فارسی |
تعداد صفحه | 204 صفحه |
دانلود رمان تلنگر عشق از سمیرا خانوم با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درباره ی دختری به اسم سونیا هست که متولد مشهد هستش و دانشگاه تهران قبول میشه و برای اینکه تو تهران تنها نباشه پدرش اونو میفرسته خونه دختر دوستش که اون هم همون دانشگاه سونیا هست. برادر این دختره هم تو همون دانشگاهه ولی ترم بالاییه و اینکه دختر دوست باباش رادا و سونیا توی واحد رو به رویی رایان. داداش رادا زندگی میکنن تو تهران و خلاصه تو این دانشگاه اتفاقاتی پیش میاد که…
خلاصه رمان تلنگر عشق
سفره رو انداختمو رادا غذارو اورد و رایان هم اومد کنار من رو صندلی نشستو برای خودش غذا کشید .اهههه چرا من همش کنار این یابو میوفتم. بی محل بهش غذامو داشتم می خوردم که رادا گفت: داداش از کی باید بریم دانشگاه؟ _امروز که اول مهره. از فردا فردا باید برین. _باشه. پس خودت ی تک بزنی که بیایم پایین. _باشه. (ای خدا باید با این عنتر برییییم). میمون جان غذاشو نوش کردو رفت خونه ی خودش. ظرفارو من شستمو رفتم تو اتاقمو .لباسامو مرتب تو کمدم چیدمو لوازم آرایشمو رو میز چیدمو و ادکلنامم گذاشتم رو میز و گوشیمو چک کردمو جواب پیامارو دادمو چند دقه با مامی
حرفیدمو گفتم ب سلامتی رسیدیم. رفتم تو هال رادا نبود رفتم نشستم رو مبل روبه رو TV و شبکه هارو جابه جا می کردم که صدای در اتاق رادا اومد. اومد کنارم نشست و گفت: سلام دوست گلمم._سلام دوست عسلمممم. باهم خندیدیم. روی شبکه ای که فیلم طنز داشت واسادمو نگاه کردیم. فیلم که تموم شد سرامونو بردیم تو گوشیامون. یکمی چت کردمو ی نگا ب ساعت انداختم. ساعت ۵:۳۰ بود. اووووه حوصلم پوکید. _رادا حوصلم پوکید. _منم هممم چیکارکنییم. _بریم بازار؟؟ _فکر خوبیه. باشه بریم. رفتیم تو اتاقامون تا حاظر شیم. موهامو بالاسرم محکم بستمو زیرشو یه کلیپس زدم و یه شال
صورتی گنده سرم کردمو یک شلوار لی و یک مانتو صورتی پوشیدمو یک کفش صورتی که روش یک پاپیون صوررتی بود پام کردمو ساعت صورتیمم بستم و با عطرم دوش گرفتمو رفتم بیرون… رادا روی مبل نشسته بود و سرش تو گوشیش بود. یه مانتو خردلی و یک شلوار جین خردلی و شال خردلی و کفش خردلی پوشیده بود.با ارایشی مثل من.خیلی شیک شده بود. _رادا بریم؟؟ _اره رایان پایین منتظرمونه. _رایان؟؟ چرا به زحمت انداختینشون؟ (الهی بمییره اون میاد با ما بیرون چه غلطی کنههه)…
دانلود رایگان رمان تلنگر عشق از سمیرا خانوم
میتوانید بدون محدودیت دانلود کنید
رمانها باعث میشه من بتونم به دنیای خودم فرار کنم و اوقات آزادم رو به بیکاری نگذرانم.
به نظر شما رمانها در کدام فرمت قابل دانلود هستند؟
به نظر شما چه جاهایی برای دانلود رمان ایرانی وجود دارند؟