دانلود رمان جزر و مد از فهیمه ام.زد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

رمانی از جنس انتقام یا عشق؟ کدامین را بر می گزیند؟ رهایی از کینه ی مرگ پدرش یا عشقی که برای انتقام بود؟

خلاصه رمان جزر و مد

(پدرام) نگاهم میخ شده بود روی زمین.هنوز تو شک کاری بودم که کرد. با این سوال فقط می خواستم بیشتر سر به سرش بزارم. اصلا فکر نمی کردم همچین کاری کنه. این دیگه چه دختری بود… چند دور دیگه بازی کردیم و کلی خندیدیم. اون شب پیش یاشار موندم. یاشار: همه رفتن. -یاشار این دختره… -بهت که گفتم از رفت وامد باهاش سیر نمیشی. همیشه کاراش غیرمنتظره اس. چپ چپ نگاش کردم. -چته خب؟ -هیچی بریم بخوابیم. -باشه. اتفاقا منم خیلی خسته ام. صبحم کلاس دارم بعدم باید برم بوتیک. روی کا ناپه خوابیدم. یاشار ر فت توی اتاقو. به حرفای ظهر دایی خیلی فکر کردم ولی

بازم به نتیجه ای نرسیدم. برای رسیدن به حق و حقوقم باید بامردی روبرو می شدم که سال ها کابوس زندگیم بود ولی یه گو شه ی قلبم هنوز اونو پدر خودم می دونستم. سخت بود تو دوراهی بدی گیر افتاده بودم. توی همین افکار بودم که خوابم برد. با صدای داد یا شار از جا پریدم. دور و برم رو نگاه کردم هنوز تاریک بود. نگران به سمت اتاقو رفتم. -نه بابا… بگو دروغ میگی… من چطور بهو بگم بابا… باشه باشه فعلا خدافظ.صدای مردونه اش می لرزید. دلم گواه بد داد. نکنه… نکنه… با شتاب در رو باز کردم. نگاهش به سمتم برگشت. چشماش سرخ شده بود و صورتش اشکی. -یاشار، یاشار مامانم…

سرشو پایین انداخت. سرمو بین دستام گرفتم و روی زمین افتادم. روبروم روی زمین نشست. _پدرام… نگاش کردم تابگه دروغه. مثل دیوونه ها گفتم: -دروغ گفتی… اره دروغه مامانم حالش خوبه مگه نه؟ مامانم خوبه یاشار تو داری باهام شوخی میکنی. -پدرام خواهش می کنم اروم باش.عصبی بلند شدم. کنترل کارام دست خودم نبود. بغض داشت خفه ام می کرد ولی چشمه ی اشکم خشکیده بود. هرچی دم دستم بود رو روی زمین پرت می کردم. یاشار روی تخت نشسته بود و گریه می کرد. طرفش رفتم. یقه اش رو گرفتم و بلندش کردم. با صدایی که ازخشم می لرزید داد زدم: -بگو دروغ گفتی لعنتی… بگو…

دانلود رایگان رمان جزر و مد از فهیمه ام.زد

می‌توانید بدون محدودیت دانلود کنید