دانلود رمان جنون عشق از Marzyeh.gh با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

پریناز عاشق آزاد مغروری می شه که عاشق شدن بلد نیست، قدم به قدم بهش نزدیک می شه و بالاخره وقتی دل پسر سرد داستان رو نرم می کنه، قرار می شه آزاد برای اطلاع به خانوادش از ایران بره اما با برنگشتن آزاد، پریناز وارد داستانی پر از رمز و راز و گره با دانیال، سرهنگی متعصب و خشک میشه…

خلاصه رمان جنون عشق

(آزاد) از حموم که بیرون میام و پا به اتاق میذارم پری رو مشغول دید زدن کشوی کمدم میبینم. _دختر خوب نمیدونی فضولی کاره خوبی نیست؟ هین بلندی میگه و دستش و روی قلبش میذاره. _من…من. _تو چی؟ _معذرت میخوام. سرشو که پایین میندازه دلم ضعف میره برای یه گاز محکم از لپش. جلو میرم چونه شو میگیرم و سرش و بلند میکنم… _من چیز پنهونی ندارم هرجا دلت میخواد بگرد خوشگله… واقعا؟ _اره. _یعنی هر چیم بپرسم جواب میدی؟ _اره خوشگلم بپرس هرچی میخوای. _خانواده ات کجان؟ _پدرم ده سال بیشتره فوت کرده مادرمم خارج از کشور زندگی میکنه… _تو چرا باهاش

زندگی نمیکنی؟ _من شش ماه اینجام شش ماه اونجا فضول خانم. _اهان. بعد دیگه! راستی شغله تو چی هست؟ _من توی کار وارداتم… هرچیزی که توی کار ساختمون سازی فکرش و بکنی از کشورای دیگه وارد میکنم… البته شغل پدرمم این بود منم ادامه اش دادم… _چه خوب. پس بگو چطور اینقدر وضعت خوبه… همینطور که دارم جلوی اینه با موهام ور میرم باخنده از آینه بهش نگاه میکنم ومیگم: مگه وضع شما بده خوشگلم؟ _بد که نه ولی خب وضع تو خیلی بهتره. بابای من یه شرکت کوچیک پخش برنج داره… _من هرچی دارم ماله توام هست پری… قراره ماله من بشی پس همه چیز من ماله توعه…

_این الان خواستگاریه دیگه؟ بلند به پررویی شیرینه دختر چشم وحشیه پشت سرم میخندم و به طرفش برمیگردم. _دوس داری باشه؟ جواب که نمیده با یه قدم بلند نزدیکش میشم بازوشو نوازش میکنم که سرش و بلند میکنه بهم خیره میشه _حرف بزن، دوست داری باشه؟ _من، من دوست دارم آزاد. _منم دوست دارم. اما برای تصمیم به ازدواج کمی زوده… ولی شک نکن برای ازدواج کسی جز تورو انتخاب نمیکنم. من فقط نمیدونم کی برای ازدواج و تشکیل خانواده و قبول مسئولیت و تعهد امادگی دارم. میفهمی که چی میگم؟؟ اروم که میفهممی میگه بوسه روی پیشونیش میکارم و میگم…

دانلود رایگان رمان جنون عشق از Marzyeh.gh

می‌توانید بدون محدودیت دانلود کنید