دانلود رمان خلافکار خشن از ناشناس با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

حامین خلافکاری که دل به نگین میده و نگین و حامین با مخالفت شدید خانواده ها ازدواج میکنن… عمر خوشبختی اونها در درگیری ها و آزار و اذیت نگین و پا در میانی دایی نگین و دعوای خانوادگی و ضربه مغزی و کمای حامین کوتاهه… حامین بعد از مرخص شدن از بیمارستان تصمیم به بهبود اوضاع زندگیش و جدایی از باند خلاف رو داره ولی روی خوش زندگی با نگین و حامین سر سازگاری نداره و حامین درگیر باند خلاف و نگین تنهای افسرده…

خلاصه رمان خلافکار خشن

از تو اینه نگاهی به صورتم میندازم و با دیدن رژم که پر رنگ شده پوف کلافه ای زیر لب میکشم و دستمال کاغذی رو میون لبام میزارم تا با فشار دادن کمرنگ تر بشه اما هنوز تغییری ایجاد نشده که تقه ای به در می خوره و من میگم: بفرمایید. در اروم بازمیشه و حامین با جعبه قرمز رنگ و لبخندی که روی لبش هست وارد اتاق میشه. _سلام تویی؟! جوابم نداده اخماش توی هم رفت و من با تعجب میگم: چی شد؟ _با این سر و صورت بدون این که مطمئن باشی کی پشت در بفرمایید میزنی؟

می خواستم بگم مگه سر و شکلم چطوره ولی تازه یاد اون رژ لعنتی و از اون بدتر لباس استین حلقه ایم شدم. _نه بابا…. _لازم نیست دروغ بهم ببافی. کلافه اسمش رو صدا میزنم که به سمت تختم میره و روش میشینه. به سمتش میرم و کنارش میشینم که جعبه روی پاهام میزاره و من با لبخند میپرسم: برای منه؟! خشک جواب میده: اره … _حامین ببخشید خو… سری تکون میده و با حرص میگه: هر بار همینو داری میگی…. لبم از روی عصبانیت از داخل گاز میگیرم و میگم: حق داری ولی چه کنم، من نمیخوام عصبی و ناراحتت کنم.

دستم روی دستش میزارم که خشک به کادو اشاره میکنه و میگه: بازش کن. سرم تکون میدم و ذوق زده جعبه رو باز میکنم که داخلش شب خواب لیزری که عکس خودمون دوتا هست رو میبینم. _واییی خیلی قشنگه… ممنونم عشقم. بالاخره لبخندی میزنه که با همون صورت شاد گونه اش رو که با ته ریش مردونه پوشیده شده رو میبوسم ولی به این فکر نمیکنم که رنگ رژم روش میمونه. فاصله که گرفتم تازه با دیدنش متوجه کاری کردم شدم میشم و دستم جلو میبرم تا پاکش کنم…