دانلود رمان معامله دوشس (جلد اول) از تسا دیر با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دوک جوان و بسیارجذاب اشبوری، زخم های بسیار بدی در جنگ واترلو برداشته که چهره اش را تغییر داده بود. آنابل نامزدیش را با او به هم زد. دوک برای حفظ عنوان و ثروتش نیاز به وارث داشت و تصمیم به ازدواج گرفت. وقتی اما گلادستون دختر کشیش بخش، با لباس عروس در کتابخانه اش ظاهر شد، بلافاصله تصمیم گرفت با او ازدواج کند. با چند شرط ساده…

خلاصه رمان دوشس

اما گالدستون، تا سن ۲۲ سالگی چند درس سخت آموخته بود: پرنس های جذاب آن طور که به نظر می رسند، نیستند. زره درخشان با پایان جنگ های صلیبی از مد افتاد و اگر فرشته نگهبان وجود داشت مال او برای انجام وظیفه چند سال دیر کرده بود. اغلب اوقات، یک دختر نیاز دارد خودش را نجات بدهد و امروز بعد از ظهر یکی از آن وقت ها بود. عمارت اشبوری در مقابل او قرار داشت، شیک و مطابق روز در یک طرف میدان می فر جا گرفته بود. زیبا. عظیم. با ابهت. آب دهانش را به سختی قورت داد او می توانست این کار را انجام دهد.

زمانی به تنهایی وارد لندن شد. در سرمای استخوان سوز زمستان، از تسلیم شدن در برابر ناامیدی یا گرسنگی خودداری کرد. کار پیدا کرد و زندگی جدیدی برای خودش در شهر درست کرد. اکنون بعد از شش سال، هر طعنه و آزاری را در فروشگاه لباس مادام بی ست تحمل می کرد، پیش از آن که سینه خیز نزد پدرش باز گردد. در مقایسه با تمام این ها، کوبیدن به در خانه یک دوک چه بود؟ هیچ چیز. ابدا هیچ چیز. تمام کاری که باید انجام می داد این بود که شانه هایش را صاف نگه می داشت، دروازه فلزی را باز می کرد.

از پله های ساخته شده از سنگ گرانیت بالا می رفت -در واقع آنجا صد تا پله بیشتر وجود داشت- و زنگ آن در عظیم غول پیکر پر از کنده کاری را به صدا درمی آورد. “عصر به خیر، من دوشیزه اما گالدستون هستم. اینجا اومدم تا با دوک مرموز و منزوی ملاقات کنم، نه، کارت ویزیت ندارم. در واقع هیچ چیز ندارم. اگه نذارین بیام داخل، حتی ممکنه فردا خونه هم نداشته باشم. اوه، پناه بر خدا این کار فایده نداره.”هق هق کنان از دروازه دور شد و برای دهمین بار میدان را دور زد، بازوهای عریانش را که زیر شنل پنهان کرده بود، تکان داد…