دانلود رمان همه زخم های من از عشق است از شمسی جلفا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

رها از جانان خداحافظی کرد و گوشی کرم رنگ را سرجایش می‌ گذاشت که صدای همسرش را شنید که با خنده می‌گفت: غمت نباشه من عاشقتم. رها منتظر ماند تا حرف های عشقش تمام بشود و بعد با خوشحالی تماس تلفنی را قطع کرد و مشغول مرتب کردن صفحه میز کارش شد همچنان گرم تمیز کردن بود که بی‌اختیار آهی از سینه اش بیرون جهید.

خلاصه رمان همه زخم های من از عشق است

هنوز آسمان تو دل تاریکی جا .داشت. همانجا کنار پنجره دست به دعا برداشتم برای همه مریض ها و درمونده ها دعا کردم و مخصوص برای دل خودم برای دلی که هنوزم شهیاد رو یواشکی دوست داشت چقدر این حس عاشقی ناشناخته بود شبیه معنی قشاع بود یعنی دردی که درمان ندارد. چند سال پیش وقتی نوجوان بودم دلم می‌خواست بیشتر از عشقو عاشقی بدانم یه روز تو فرهنگ لغت دهخدا دنبال معنی عاشق بودم نمی‌دونم چرا به سرم زد که این کلمه عاشق رو سر ته بخونم و ببینیم معنی اش چیه قشاع تو ردیف هم معنی هاش نوشته بود دردی

که درمان ندارد قشاع شبیه اوضاع و احوال درونی من بود. داشتم بزرگترین گناه دل رو می‌کردم چرا وقتی دوستش داشتم نمی‌خواستم به او بگویم که دوستش می‌دارم و عاشقشم. چرا اینقدر سکوت میکردم سکوتم از زمین تا آسمان هم فراتر رفته بود باید گوشش می‌رساندم که برایم عزیز است باید بهش می‌گفتم که دو دانه قلبم هست. این همه دوست داشتن به قلبم فشار می آورد. تصمیم گرفتم که به گوش شهیاد برسونم که اندازه نبودن هایش برایم عزیز است نمی‌خواستم این حس دوست داشتن رو دفن کنم باید بهش می‌فهموندم که اوست که مرا با

دنیای عشق و خواستن آشنا کرده و و پا به پام دستمو گرفته. احساس کردم قطره اشکی روی پشت دستم نشست بخدا من داشتم گریه می‌ کردم و این قطره های اشک نشانه پاکترین عشق ها بود. من داشتم در دوری شهیاد برایش دلتنگی می‌کردم و این زیباترین هدیه عشق بود با پشت دستم یک ریز اشک های دلتنگی ام رو پاک می‌کردم اما گریه امانم رو بریده بود و یک ریز و پشت سرهم پایین می‌چکید. فکرم مشغول شهیاد بود. بخوبی داشت تو قلبم دیکتاتوری می‌کرد عشق شهیاد شبیه ارتش چند هزار نفری هیتلر بود و من شبیه لهستان بی دفاع بودم …