دانلود رمان هم آشیان از نرگس حسینی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

همایون دکترای روانشناسی بالینی ، بعد بازگشت از کانادا به ایران، دچار مشکل مالی می شود.به پیشنهاد یکی از دوستانش، درمان تک دختری به ظاهر لوس و ننر راکه در کودکی دچار حملات هیستریک، پرخاشگری، ترس و تنفر از جنس مخالف شده است، در ازای هدیه ای سنگین قبول می کند…واین تازه اول ماجراست…

خلاصه رمان هم آشیان

طبق آخرین تماس مهرداد با من، چون واقعا از یکسری از برخوردها و رفتارهای شما شاکی بودم به برادرتون گفتم که دیگه نمی تونم رفتاراتونو تحمل کنم. از طرفی هم می دونید که پدرتون شدیدا با تنها زندگی کردن شما مخالفه. پس تنها راهی که می مونه برگشتن شما به تهران و خونه پدریتونه . خونه پدریتونو با استرس گذاری روی حروف گفتم تا حساب کار دستش بیاد! متاسفانه برخوردهای بی ادبانه شما باعث شده صبرم تموم بشه و همه ماجرا رو به برادرتون بگم.

ایشون هم در صدد هستن که مهمانی شما به دانشکده اراک رو لغو کنند و شما به تهران برگردید! به نظرم دروغ کارسازی اومد، چون تکونهای پای مهرناز کمتر شده بود و با تعجب به من نگاه می کرد. تو دلم گفتم: -کجا شو دیدی مهرناز خانم؟ دختر لوس و نازپرورده سرهنگ نیایش، من اگه نتونم از پس تو بر بیام که باید مدارکمو تو آتش چهار شنبه سوری بسوزونم! در حالی که چشمش می لرزید به من زل زده بود. اولین قدم برای تسلیم شدن مهرناز به خواسته های من…