دانلود کتاب سلام بر ابراهیم از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

«سلام بر ابراهیم»، شرح زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار، شهید ابراهیم هادی، یک مورد خاص و یک اتفاق است. کتابی که روی جلد آن نامی از نویسنده نمی‌بینید و بدون حمایتهای مرسوم دولتی، بیش از صد بار چاپ شده و همچنان پرفروش است. شاید در یک کلام بتوان گفت راز شهرت و محبوبیت این شهید بزرگوار این است که خود، گمنامی را برگزیده بود و آرزو کرده بود که حتی مزاری هم نداشته باشد.

خلاصه کتاب سلام بر ابراهیم

پوریای ولی، ایرج گرائی ،سعید صالح تاش؛ مهمترین خاطره کشتیِ ابراهیم بر می گردد به قهرمانی باشگاه ها در سال های آخر قبل از انقلاب که مسابقات انتخابی کشوری نیز به شمار می آمد. ابراهیم در آن زمان در اوج آمادگی به سر می برد و هرکسی یک مسابقه از ابراهیم می دید می گفت :”امسال تو ۷۴ کیلو هیچکس حریف ابراهیم نمی شه.” مسابقات شروع شد و ابراهیم یکی یکی حریف ها رو از پیش رو برمی داشت و با چهار کشتی که برگزار کرد به نیمه نهائی رسید اکثر کشتی ها رو هم یا ضربه می کرد.

یا با امتیاز بالا می برد. با اون شور و حالی که داشت گفتم: “امسال دیگه یه کشتی گیر از باشگاه ما می ره تیم ملی ” دیدار نیمه نهائی هم با اینکه حریفش خیلی مطرح بود ولی ابراهیم با اقتدار برنده شد و به فینال رفت. حریف پایانی او آقای محمود .ک بود که همان سال قهرمان مسابقات ارتش های جهان شده بود. قبل از شروع فینال رفتم رختکن پیش ابراهیم و گفتم: “من کشتی های حریفت رو دیدم. خیلی ضعیفه، از این کشتی قبلی راحت تر می تونی ببری. فقط ابرام جون، تو رو خدا خوب کشتی بگیر.

من شک ندارم امسال برا تیم ملی انتخاب می شی ” ابراهیم هم بندهای کفشهاش رو بست و در حالی که مربی آخرین توصیه ها را به ابراهیم گوشزد می کرد، با هم به سمت تشک رفتند. وقتی ابراهیم روی تشک رفت، من در بین تماشاگرها رفته بودم و داشتم نگاهش می کردم، حریف ابراهیم داشت با او حرف می زد و او هم سرش رو به علامت تائید تکون می داد. بعد هم حریف ابراهیم یک جائی رو بالای سالن بین تماشاگرها به او نشان داد. من هم برگشتم و نگاه کردم. دیدم یه پیرزن، تسبیح به دست، اون بالای سکوها نشسته….