دانلود رمان دختر پاییزی از مرضیه آقایی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

رها دختری که خودش فرزند پاییز است و در یکی از همین پاییز ها، زندگی اش با پسری به اسم شهاب گره می خورد که اصلا به او علاقه ای ندارد ، غافل از اینکه دلش در گرو پسری است به نام امید که…

خلاصه رمان دختر پاییزی

زانوهایش را در خود جمع کرده بود و به یک گوشه از اتاقش خیره شده بود. همه چیز برایش مثل یک کابوسی بود که تمامی نداشت. با سرفه ی خفیفی که کرد به خودش آمد، ته گلویش می سوخت ولی سوزش قلبش بیشتر از سوزش گلویش بود چشمش به همدم افتاد که کنار دستش روی زمین قرار داشت. با تعلل دستش را دراز کرد و همدم را برداشت. همدم را که گشود آرام با حوصله شروع کرد به خواندن خاطرات گذشته اش. ساعت ها غرق خواندن دفتر خاطراتش شده بود، غافل از اینکه شب مراسم خواستگاری اش بود و باید خودش را برای مرد مغروری همچون شهاب آراسته می کرد.

حلقه های اشک در چشمانش کم کم نمایان می شدند که در اتاقش به شدت باز بسته شد. بی توجه به شخص وارد شده به اتاقش دفترش را بست هاله با تعجب به رها که گوشه ای از تختش کز کرده بود و سرگرم دفترش بود نگاه کرد و گفت: رها تو هنوز آماده نشدی می دونی ساعت چنده! کمتر از یه ساعت دیگه مهمونا می رسن. اونوقت تو دفترت رو گرفتی دستت داری روزه می خونی گریه می کنی خواهر من! عه… عه… تورو خدا صورتشو نگاه کن چرا این قدر قرمز شدی؟ چرا چشم هات انقدر پف کرده؟ بی توجه به غرغر های هاله سرش را روی زانوهایش گذاشت حوصله ی هیچ کس را نداشت.

دلش مرگی را می خواست که جانش را از این زندگی لعنتی بگیرد و خلاصش کند. هاله سریع خودش را به رها رساند و کنارش روی تخت نشست. با مهربانی موهای خواهرش را نوازش کرد و گفت: می دونم برات این لحظات خیلی سخت می گذره، ولی باید کنار بیای عزیزم. این راهی بود که خودت توش قدم گذاشتی. پس اینقدر برای خودت سخت نگیر، گذر زمان همه چیز تغییر میده. خدارو چه دیدی شاید تو هم بعد ازدواج عاشق شهاب شدی اینقدر عشق ها هست که بعداز ازدواج به وجود میاد. رها در مقابل دلداری های خواهرانه ی هاله سکوت کرد. هاله که سکوت رها را دید دوباره لب تر کرد و ادامه داد…

دانلود رایگان رمان دختر پاییزی از مرضیه آقایی

می‌توانید بدون محدودیت دانلود کنید