دانلود رمان عروس زیبای من از آیسا سادات حسینی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

این داستان در مورد دختری زیبا و باهوش به اسم تیارا است که در دوران نوجوانی به آیهان معلم کلاس های کنکورش دل می بازد. روزگار می گذرد تا این احساس دو طرفه می شود و قصد ازدواج دارند اما همه چی با دخالت فرید پسر یکی از دوستان پدر تیارا، به هم میخورد و باید دید سرنوشت این سه نفر در آخر چگونه رقم میخورد…

خلاصه رمان عروس زیبای من

حالم دگرگون شده بود دیگه طاقت نیاوردم باید باھاش حرف می زدم  با عجله به سمت اتاقی که واردش شد رفتم درش باز شد دم در ایستادم به و آیهانی نگاه کردم که مشغول پاره کردن عکسامون از رو دیوار بود عکسامون از دیوار برمی داشت و پاره می کرد. دستم و جلو دھنم گذاشتم تا صدای ھق ھق بلند نشه نگاھی به اتاق انداختم.از پر عکس پاره شده و تخته شاسیه شکسته شده بود. آیهان با حرص تخته شاسی ھارو می کوبید رو زمین و بعد از پاره کردن ھمه عکسا دستای مشت شدش و کوبید تو دیوار و فریاد

بلندی زد که تمام و تنم لرزوند. پشت در قایم شدم به دیوار زدم چشمامو رو ھم گذاشتم. از تهه دل برای بدبختیم زار زدم. صدای فریاد ھای گوش خراش آیهان دلمو می لرزوند و کاری از دستم بر نمیومد کاش می تونستم ھمه چی بهش بگم کاش… از در فاصله گرفتم و روی یکی از مبل ها نشستم. می خواستم آیهان و آروم کنم ولی نمی دونستم چجوری خیره ی در اتاق شده بودم از و تھه دل برای این سرنوشت شومم زار می و زدم اشک می ریختم لحظه ای بعد آیهان با چشمای به خون نشسته از اتاق اومد بیرون نگاه خشمگینی

بھم انداخت و گفت : _میرم تا جایی برگشتم این آتاشغارو تو خونه نبینم منظورش از و آتاشغارو خوب فھمیدم. با عصبانیت از خونه رفت بیرون و و در بھم کوبید. دستم و روی قلب نا آرومم گذاشتم به و اشکام اجازه ی باریدن دادم‌. تحمل دیدن آیھان تو و این حال و روز نداشتم. با پاھای لرزونم وارد اتاق خواب شدم ھمه ی عکسامون و پاره پاره کرده بود. روی تخت نشستم و یکی از عکسای روی زمین و برداشتم عکسی که واسه یه ماه قبل از رفتنش بود موقعی که بھش قول دادم پاش می مونم و بعد از برگشتنش بالاخره ازدواج می کنیم…

دانلود رایگان رمان عروس زیبای من از آیسا سادات حسینی

می‌توانید بدون محدودیت دانلود کنید