دانلود رمان آغوش آتش از مریم روح پرور با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون با زرنگ ترین مرد دنیا طرفه…

خلاصه رمان آغوش آتش

الهی من قربون تو بشم، بیا آروم برو تو این جعبه یه وقت نشکنیا! نهال خندید و گفت: -هر کی ندونه فکر می کنه هندی هستی انقدر به گاو علاقه داری. -بده اون چسبو. نهال چسب پهن را سمتش گرفت و گفت: -محمد گفت فردا عصر یه ماشین میاره بارا رو ببریم -خب می گفتی امروز عصر بیاد دیگه، من فردا کلی کار دارم به جون گاو. -خود بیچارشم کار داره دیگه، کلاس خصوصیاشو باید راه بندازه. این هفته بگذره باید مثل گاو کار کنم. -خب یه هفته مرخصی گرفتی معلومه دیگه. از جایش بلند شد و گفت: این فرشم دیگه

وقتی داریم میریم جمع کنیم وگرنه جای نشستن نداریم نهال سر تکان داد و او جلوی آینه ای که برای خود خانه بود ایستاد و گفت: -هی نهال خانم تا آخر ماه ماشین جونم میاد زیر پام. -مبارک باشه اما پروا هنوز که ماشینت نیومده، بیااز الان به فکر فروختنش باش. پروا با حرص چرخید دست به کمر ایستاد و گفت: -چرا؟! -صد بار گفتم، قسطش سنگینه، آقای مرادی لطف کرد اومد چک گذاشت اما پروا اگر نتونی هر شش ماه هفت میلیون جور کنی، اون بیچاره رو بدبخت می کنی. نترس بدبخت نمیشه، من می تونم

پولشو بدم، شش تا چکه دیگه. -آخه فقط اینو نداری که، اون وامی هم که گرفتی دادی پیش پول همین ماشینه قسطش خدا تومنه، آخه تو پرا انقدر بلند پروازی؟! -ببین نهال خانم بذار بهت یه نصیحت کنم، بلکه به دردت بخوره زودتر با این آقا محمد به یه جایی برسی بری سر خونه زندگی خودت. -بله بله گوشم با شماست. پروا چهار زانو رو به روی نهال نشست و گفت: ببین عزیزم اول این که وام گرفتم، دارم قسطشومیدم، پولشم حیف و میل نکردم دادم پیش پول یه ماشین خوشگل، بعدم آقای مرادی جونم چک گذاشته و…