دانلود رمان خواهر من قاتل زنجیره ای از اویکن بریث ویت با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

کورد دختر تلخی است که همیشه وظیفه‌ ی مراقبت از خواهر کوچک‌ ترش آیولا را بر دوش خود احساس می‌کند. آیولا دختری زیبا، بسیار جامعه‌ستیز و فرزند مورد علاقه‌ی خانواده است. او هم‌اکنون سومین مردی که وارد زندگی‌اش شده را کشته و کورد هم از این موضوع اطلاع دارد. کورد همیشه سعی دارد بسیار دلسوزانه به خواهرش کمک کند. او بهترین راه‌حل‌ها را برای تمیز کردن خون انسان‌های کشته شده می‌داند و ماشین او برای حمل اجساد، بزرگ است.

خلاصه رمان خواهر من قاتل زنجیره ای

مردی وارد بیمارستان میشود و مستقیم به سمت میز پذیرش می آید. قدش کوتاه است اما چربی های دور شکمش کوتاهی اش را جبران میکند به سمت ما لیز می خورد، خودم را برای ضربه ای محکم آماده میکنم. من قرار ملاقات با پزشک دارم؛ ینکا سریع دندانهایش را تمیز میکند و بهترین لبخندش را تحویل او میدهد صبح بخیر آقا. میشه اسمتون رو بفرمایید؟ مرد اسمش را میگوید. ینکا پرونده ها را میگردد و انگشتش را آهسته بین صفحاتش جا به جا میکند.

هیچ وقت سریع عمل نمی کند؛ اما وقتی دکمه عجله کن او را فشار بدهی از قصد کندتر کار میکند. خیلی زود مرد با انگشت های دست و بعد پایش روی زمین ضرب میگیرد، ینکا سرش را بالا می آورد و از بین مژه هایش نگاهی به او می اندازد بعد دوباره نگاهش را به پرونده برمی گرداند و جستوجویش را ادامه میدهد. مرد لپهایش را باد می کند دارد منفجر میشود فکر میکنم قدمی جلو بگذارم و اوضاع را کنترل کنم اما به نظرم میرسد اگر یکی از بیماران سرینکا فریاد بکشد، کارش را بهتر انجام میدهد.

برای همین دوباره مینشینم و تماشا میکنم صفحه گوشی ام روشن میشود، نگاهش میکنم آیولا سومین باری است که تماس می گیرد ولی حالا اصلاً حال و حوصله حرف زدن با او را ندارم. شاید از خانه بیرون زده تا دوباره مرد بیچاره ای را راهی قبرستان کند، یا شاید فقط میخواهد بگوید سر راه خانه تخم مرغ بخرم به هر حال. جواب نمی دهم. ینکا می گوید:«خب این جاست.» هر چند که میبینم هنوز دو پرونده دیگر در دستش است و جستوجویش را ادامه میدهد مرد با خشم هوا را وارد بینی اش میکند.