دانلود رمان دشت آنا از شیخ لادن با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

پرسفون دومین دخترِ قدرتمندترین زن شهر، مدت‌های زیادی رو برای فرار از شهر و زندگی اجباری و کسالت‌بارش تلاش کرده و حالا که در یه قدمی آزادیش قرار داره، توسط توطئه‌ی مادرش در یک عمل انجام شده قرار می‌گیره و در بزرگترین مهمانی سال و حضور تمام بزرگان شهر، به نامزدی حاکم بزرگ، قاتل و پیر شهر، درمیاد. اما پرسفون همون شب فرار می‌کنه و حتی مرگ رو به این حقارت ترجیح میده.

خلاصه رمان دشت آنا

دائم درباره پرسفون اشتباه میکنم. هر بار که به جوری تحت شرایط عجیب میذارمش و هولش میدم و امتحانش میکنم میخوام ببینم چیزی هست که اون رو به سمت خونه اش به سمت شهر بالا سوق بده یا نه میبینم که اون به خطا میره و باز دوباره توی مسیری که من هستم قرار میگیره اما بیشتر از اینهاست. که حس میکنم دور زدن با اون بیشتر از چیزی که من رو هیجان زده میکنه. اون رو هم داره هیجان زده میکنه.

هر بار که لبهاش منحنی میشه پرسفون تبدیل به مظهر یک پرتو خورشید به شکل یک انسان در میاد و میدونم همه چیز در شرف جالب شدن هستند و حالا ؟ هیچ کلمه ای ندارم که بتونم توصیف کنم الان چه احساسی دارم. نه با وجود پرسفون که تو خونه امه. از مادرش و بقیه آدم های شهر بالا متتفرم که باعث به وجود آمدن شرایطی شدند که این زن انقدر روی زنده موندن و بیرون رفتن از اون جهنم متمرکز شده که نیازهای خودش رو کاملا فراموش کرده و همه رو نادیده گرفته.

پرسفون خیلی خوبه، دقیقا نمیشه گفت شکننده هم هست اما به همان اندازه ای که خودشم اعتراف میکنه اصلا مراقب خودش نیست. پس میشه اینو هم در نظر گرفت که آنطور که لازمه مواظب خودش نیست و ممکنه آسیب هم ببینه. حالا مثلا انگار که الان میتونم متوقف بشم. حتی اگر خودم هم بخوام باز نمیتونم. ما با هم تو جاده مرگ افتادیم و از نقطه بی بازگشت دیگه عبور کردیم وقت بیشتری رو دیگه تلف نمیکنم. پرسفون سر تکون داد و گفت: قبلا گفتم که آره