دانلود رمان پیمان خونین (جلد چهارم) از ریچل مید با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

حمله‌ی اخیر به آکادمی سنت ولادیمیر تمام جهان موروی‌ها را ویران کرد. بسیاری مرده‌اند و سرنوشت کسانی که استریگوی‌ها با خود برده‌اند، بسیار بدتر از آنهاست. خالکوبی‌ای نادر اکنون بر گردن رز نقش بسته است، علامتی که می‌گوید او آنقدر استریگوی کشته که شمارشان از دستش خارج شده. اما تنها یک قربانی است که اهمیت دارد … دیمیتری بلیکوف.

خلاصه رمان پیمان خونین

اگر هر وقت دیگری بود،  با کمال میل دوست داشتم مسکو را بگردم. سیدنی برنامه‌ی سفرمان را طوری چیده بود که به محض اینکه به مسکو می رسیدیم فقط چند ساعت وقت داشتیم اطراف را بگردیم و وقت را بگذرانیم، گرچه، سیدنی اصرار داشت تا قبل از تاریک شدن هوا به ایستگاه برگردیم. با وجود ادعاهای من در مبارز بودن و محافظان خالکوبی شده ام، سیدنی باز هم حاضر نبود ذره ای خطر کند. برای من فرقی نداشت وقت اضافیمان را چگونه بگذرانیم. تا وقتی که به دیمیتری نزدیکتر می‌شدم، هیچ چیز دیگری اهمیت نداشت.

بنابراین بی هدف با سیدنی راه افتادیم، اطراف تماشا می کردیم و به ندرت حرفی بینمان رد و بدل میشد. اولین باری بود که به مسکو می آمدم. شهر زیبا و پر رونقی بود و شلوغ و پر از تاجر. می‌توانستم چند روز را فقط به خرید و رستوران گردی بگذرانم. جاهایی که کل عمرم فقط درباره شان شنیده بودم مثل کرملین، میدان سرخ، تئاتر بولشوی، همه شان حالا دم دستم بودند. با وجود جذابیتی که شهر داشت، بعد از مدتی سعی کردم چشم و گوشم را به روی دیدنی ها و هیاهوی اطراف ببندم، چون مرا یاد… خب دیمیتری می انداختند. قبلا دائم

از روسیه برایم حرف میزد و قسم بالای قسم که عاشق آنجا خواهم شد. یک بار بهم گفت: واسه تو مثل یه قصه‌ی پریان میمونه. پاییز پارسال موقع تمرین های قبل از شروع مدرسه، درست قبل از باریدن اولین برف بود. هوا مه آلود بود و شبنم همه جا را پوشانده بود. دیمیتری دوست داشت موهایم را آزاد دورم بریزم اما موقع تمرین های رزمی موهای بلند توی دست و پا بود. در حالی که موهایم را دم اسبی می‌بستم جواب داده بودم: شرمنده رفیق، بورگ و موسیقی عهد بوق به درد هیچ پایان خوشی که من تاحالا تجسم کرده‌م نمیخورن.بعد از آن،نیشخندهای کمیاب و…

دانلود رایگان رمان پیمان خونین (جلد چهارم) از ریچل مید

می‌توانید بدون محدودیت دانلود کنید