دانلود رمان آخرین چهارشنبه سال از مهدیس عصایی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

چهارشنبه داستان دختری که با عشقی ممنوعه تا آستانه خودکشی هم پیش می رود، خانواده ای آشفته و پدری که با اشتباهی در گذشته آینده بچه های خود را تحت تاثیر قرار داده ،مستانه با التماس مادرش از خودکشی منصرف می شود و پس از پشت سر گذاشتن ماجراهائی عجیب عشق واقعی خود را پیدا می کند…

خلاصه رمان آخرین چهارشنبه سال

جوراب شلواری کرک دار را با گلویی که بغض هایش هم ماسیده بود، از پا در آورد، با یخ زدگی تمام!! هنوز صدای ترقه هایی که بی شباهت به نارنجک نبودند، از خیابان شلوغ پایین پنجره ی اتاقش می آمد… صداهای پشت در را هم می شنید وهم نه… گوهر باز داشت می خندید، اما اینبار از سر حرص و شاید امشب برای اولین بار حوصله ی شورانگیز شدن برای جهانش را نداشت!!!

با دستانی یخ زده و فکری که میان مغز منجمد شده اش سوسو می زد دکمه های بافت چسبان را را باز می کرد. فکر خوره وار داشت کم کم جانش را می گرفت!! و چقدر موفق بود… حالا خنده ها قطع شده بود واین بار فحش های آبداری روی زبان شورانگیزی که له شدن مستانه اش را دیده بود!! جویده می شد… بافت را نمی دانست  کجا پرت کرد، و شورانگیز که هنوز انگار داشت با خودش حرف می زد…