دانلود رمان گنج کارینا از زهرا صحرایی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان راجب چند تا دختر اشراف زاده ست که تو یه سفر دریایی توسط دزدای دریایی دزدیده میشن  بعد از ده روز موفق میشن فرار کنن..بعد از فرار تصمیم میگیرن بجای اینکه برگردن به خونشون چند ماه به عنوان دزد دریایی تو دریا زندگی کنن…

خلاصه رمان گنج کارینا

انجلا و لیسا بعد از شنیدن جمله ماتیلدا بلافاصله تیر هاشون رو روی زه کمان هاشون تنظیم کردن. نشونه گرفتن و اماده پرتاب شدن. اریکا و ویولت شمشیراشون رو از غلاف بیرون کشیدن و گارد گرفتن. دشمن کاملا وارد کشتی باتیساروس شده بود و افراد کشتی چارهای جز جنگیدن نداشتن… دن، ادریان رو هدف قرار داده بود. از بچگی حس رقابت طلبی زیادش باعث شده بود ادریان رو مثل رقیب و دشمنش ببینه …در حالی که میتونستن بهترین دوستای هم باشن!

حالا فرصتش پیش اومده بود تا ثابت کنه از رقیبش بهتره. آدریان و دن با هم درگیر شدن. شمشیر هاشون انقدر سریع حرکت میکرد که به وضوح قابل دیدن نبود. بر اثر برخورد شمشیرهاشون صداهای گوش خراشی ایجاد میشد. مشت محکم ادریان تو صورت دن فرود اومد. دن بر اثر شدت ضربه چند قدم عقب رفت و صورتش از درد زیاد درهم شد. مایع گرمی از کنار لبش سر خورد و روی سطح چوبی عرشه ریخت. بیتوجه به زخم لبش، دوباره به سمت ادریان حمله کرد.

شمشیرش رو بالا برد و با قدرت ضربه ای به شمشیر ادریان زد. آدریان که انتظار چنین ضربه ی پرقدرتی رو نداشت شمشیرش از دستش رها شد و روی عرشه افتاد. بدون مکث خنجرش رو از کمربندش خارج کرد تا از خودش دفاع کنه …تا زمانی که فرصت خوبی برای برداشتن شمشیرش فراهم بشه. دن پوزخندی به خنجر ادریان زد و بدون ذرهای ملایمت دوباره ضرباتش رو از سر گرفت!